لیلی گلستان: مردم نباید قربانی سیاست شوند
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۳۰۳۲۶
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، واکنش هنرمندان همواره نسبت به اتفاقات رخ داده در یک جامعه مورد توجه مردم آن کشور قرار گرفته و در دامنه گستردهتری برخی مواقع شاهد تأثیرات جهانی این واکنشها نیز بودهایم. چنین برخوردهایی با اتفاقات اجتماعی و سیاسی از سوی هنرمندان همیشه در طول تاریخ در همه کشورها وجود داشته و اینکه هنرمندان هر کشور چقدر در عرصه بینالملل مطرح و تأثیرگذار در عرصه هنری خود بوده میتواند در میزان تأثیرگذاری نظرات و واکنشهای آن شخص موثر باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طی سالیان اخیر میتوان به واکنش هنرمندان به مسائل اجتماعی از جمله معضل گورخوابها اشاره کرد که توجه هنرمندان به این مسأله تا حدی برای جامعه ما و گورخوابها دستاوردی مناسب داشت. اما امروز در این برهه زمانی با مسألهای گستردهتر مواجهیم که همه اقشار جامعه را دربرمیگیرد و آن تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه کشور ما است که دور دوم این تحریمها به تازگی آغاز شده و پس از این اتفاق شاهد واکنش برخی از هنرمندان کشورمان بودیم که این واکنشها با راه اندازی یک کمپین با عنوان «همصدایی در برابر تحریم» همراه بوده که استقبال نسبتاً خوبی از سوی هنرمندان را در بر داشته است. به همین بهانه به سراغ برخی از اهالی هنر رفتیم تا این مسأله را بررسی و دستاوردهای احتمالی این اقدام را پیگیری کنیم.
به همین بهانه با لیلی گلستان گفت و گویی داشتیم که در ادامه میتوانید مشروح این گفت و گو را بخوانید.
لیلی گلستان (زادهٔ ۲۳ تیر ۱۳۲۳ - تهران) مترجم و نگارخانهدار ایرانی و عضو کانون نویسندگان ایران است. وی دختر ابراهیم گلستان و فخری گلستان و خواهر کاوه گلستان است. گلستان مادر مانی حقیقی کارگردان سینما است.
این مترجم و نویسنده از اولین هنرمندانی است که به کمپین «همصدایی در برابر تحریمها» پیوسته است.
لیلی گلستان در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در اینباره گفت: از نظر من هر واکنشی در هر زمینهای تأثیرگذار خواهد بود. مطمئناً واکنش هنرمندان ما در برابر این تحریمها در جامعه جهانی میتواند تأثیرگذار باشد.
گلستان خاطرنشان کرد: تحریمها معضل بسیار بزرگی در کشور ما است که تأثیری مستقیم بر جامعه خواهد داشت. هنرمندان ما میتوانند با روشنگری دیگر ملتهای دنیا را آگاه کنند و به نوعی آنها را به نوعی واکنش در جهت همراهی مردم ما دعوت کنند و پیوستن به این کمپین میتواند حداقل چنین دستاوردی برای کشور ما داشته باشد.
وی افزود: مطمئناً تحریمها بیش از هر چیز بر مردم کشور ما تأثیر خواهد داشت و ما شاهد تلاش مردم برای فراهم کردن هزینه درمان بیمارانشان هستیم که بعضاً این تلاشها با تأثیر مستقیم تحریمها بینتیجه میماند. ما شاهد تعطیلی کارخانهها هستیم که این مسائل منجر به بیشتر شدن بیکاری میشود و همه اینها مسائلی است که مردم را تحت فشار قرار میدهد.
گلستان در پایان تصریح کرد: مردم نباید قربانی سیاست شوند و این بازیهای سیاسی تنها به ضرر مردم است و در اینجا تنها ملت ایران است که قربانی میشود. هر شخص که توانی برای بهتر شدن وضعیت موجود دارد حتی در کمترین حد ممکن میتواند در برابر این اتفاق واکنش داشته باشد و پیوستن به این کمپین و اعلام انزجار از این مسأله به نظرم کار درستی است که میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.
گفتنی است گلستان ترجمه آثار ادبی بسیاری را از جمله «بیگانه» آلبر کامو، «قصهها و افسانهها» لئوناردو داوینچی، «مردی با کبوتر» رومن گاری، «گزارش یک مرگ» گابریل گارسیا مارکز، «پیکاسو» دیوید هاکنی و... را در کارنامه خود دارد. او همچنین مولف کتابهایی از جمله «دو نمایشنامه از چین قدیم» و کتابی دو جلدی درباره «علی حاتمی» است.
خبرنگار: علی ناصری
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: اجتماعی و سیاسی ایران بیکاری چین مرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۳۰۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش روزنامه شهرداری به افشای قرارداد ۲ میلیارد یورویی
به گزارش «تابناک»، محسن مهدیان مدیرعامل رونامه همشهری در واکنش به افشای قرارداد ۲ میلیارد یورویی چنین نوشت:
یکم؛ بزرگترین قرارداد تاریخ بلدیه را به اسم عدالتخواهی افشا کردند. احتمال برهمخوردن قرارداد وجود دارد. طرف چینی این قرارداد، به جهت شرایط تحریم بر رازداری مصر بوده است و البته حق هم دارد گلایه قهرآمیز کند.
دوم؛ مطابق این قرارداد ۲۵۰۰ اتوبوس برقی وارد کشور میشود؛ آن هم از طریق تأمین مالی نوین در حوزه مشارکت، مولدسازی و یوزانس.
جهت روشنشدن این عدد، باید گفت که خرید اتوبوس طی ۱۲ سال دوره مدیریت آقای قالیباف ۱۲۰۰ عدد بوده است و در تمام سالهای دوره اصلاحات ۱۳۰ دستگاه. تا الان نیز ۷ برابر دوره اصلاحات یعنی حدود ۸۲۶ دستگاه اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی وارد شده است و باز هم جهت تقریب به ذهن، در حال حاضر ۵۲۰۰ دستگاه در ناوگان اتوبوسرانی شهر تهران هست که تقریبا ۳ هزار و ۵۳ دستگاه آن فعال است. حالا تصور کنید ورود ۲۵۰۰ اتوبوس برقی چه تحولی در رفتوآمد مردم ایجاد میکند! تحول در چه چیز؟ کاهش ترافیک، کاهش آلودگی زیستمحیطی، کاهش هزینههای حملونقل و تسهیل در رفتوآمد عمومی.
سوم؛ افشاکننده قرارداد مدعی است که این قرارداد پشت درهای بسته نوشته شده و به ضرر کشور است. به همین سادگی و با همین بهانهجویی سادهانگارانه یک تصمیم سازنده را به چالش کشیدهاند. اجمالا چه کسانی از این قرارداد اطلاع داشتهاند؟ شخص رئیسجمهور، ۴ وزارتخانه صمت، امورخارجه، کشور و نفت و در نهایت بانک مرکزی.
قرارداد نیز سراسر بهنفع مردم است؛ هم در عدد و رقم که بهجای هزار دستگاه در قرارداد اولیه، ۲۵۰۰ دستگاه وارد خواهد شد و هم در زمان تحویل که ۶ ماه بعد از واریز پیشپرداخت اولیه انجام میشود و اگر سنگاندازی نشود میتوان تا پایان سال اتوبوسهای برقی را در تهران دید.
چهارم؛ اگر این قرار تجاری بههمبخورد که بیم آن میرود و موجب نگرانی شده، آنگاه چه کسی پاسخگو است؟ بهطور حتم دستگاه قضایی.
سؤال کاملا شفافی وجود دارد که آیا افشای یک قرارداد در شرایط تحریم، تخریب آشکار امنیت روانی و حقیقی مردم نیست؟ آیا مواجهه مستقیم با منافع شهر و مردم نیست؟ آیا شبهه ضدامنیتیبودن آن وجود ندارد؟ چهکسی یا کسانی از برهمخوردن این قرارداد نفع میبرند؟ آیا پای یک مافیای ناسالم و پرمسئله و البته دامنهدار در میان نیست؟ در نهایت اینکه دقیقا عدلیه چهوقت خود را مسئول میداند با این جریان سراسر موهن و دکاندار افشاگری، برخورد جدی و بهنگام داشته باشد؟ چرا برخوردها بازدارنده نیست؟
پنجم؛ واقعیت این است که آن روز که مثل آب خوردن آبروی مردم را در فضای مجازی میریختند کسی سراغشان نرفت تا عبرت بگیرند.
کار بدانجا رسید که همین دستگاه قضایی و نظارتی را به سخره گرفتند و با تعطیل نشان دادن آنها از خود یک قهرمان دستساز و تصنعی ساختند. باز هم قهریه خاموش بود و بدتر اینکه حمایت هم شدند.
کار بالا گرفت و در مسابقه دکانداری برای افشاگری و گندهگوییهای مجازی، نظام را متهم به فساد سیستمی کردند و باز هم انگار نه انگار. گویی امنیت روانی این مردم حرمتی ندارد!
اما اکنون ماجرا فرق دارد؛ «حقالناس» و «بیتالمال» و «حقالله» را توجه نکردیم و امروز «حیاتجمعی» مردم را تهدید میکنند. آیا قرار نیست به قاعده عقل و قانون تغییر رویه دهیم؟ دادستان محترم کجاست؟